حالا
گفت: هر حکومتی در هر کشوری ویژگی های خاص خود را دارد. ما چطور می توانیم بگوییم کدام حکومت خوب است و کدام بد؟
گفتم : عزیزم ! ما باید ملاک هایی و معیارهایی علمی و عادلانه داشته باشیم و خوبی و بدی حاکمان و حکومت ها را با آن بسنجیم.
گفت : ملاک و معیار؟! ملاک و معیار چیست؟
گفتم : ترازو و متر و دماسنج و...برای چیست؟
گفت : خب ! معلوم است . ترازو برای وزن کردن چیزها ، متر براي اندازه گيري طول و عرض چيزها و دماسنج براي تعيين درجه حرارت هوا .
گفتم : براي اندازه گيري خوبي و بدي نظام هاي حكومتي هم مترها و ترازوهايي هست .
گفت: مثلا؟!
گفتم : مثلا جرجى زيدان در كتاب معروف خود (تاريخ تمدن اسلام) مي نويسد:
ما كه على بن ابي طالب و معاوية بن ابى سفيان را نديده ايم ،چگونه مي توانيم آن ها را از هم تفكيك كنيم و به ميزان ارزش وجود آن ها پى ببريم؟
ما از روى سخنان و نامه ها و كلماتى كه از على و معاويه مانده است، پس از چهارده قرن بخوبى مي توانيم درباره آن ها قضاوت كنيم. معاويه در نامه هايى كه به عمال و حكام خود نوشته ،بيشتر هدفش اين است كه آن ها بر مردم مسلط شوند و زر و سيم به دست آورند ؛ سهمى را خود بردارند و بقيه را براى او بفرستند ؛
ولى على بن ابي طالب در تمام نامه هاى خود به فرمانداران خويش قبل از هر چيز اكيدا سفارش مي كند كه پرهيزگار باشند و از خدا بترسند،نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند و روزه بدارند،امر به معروف و نهى از منكر كنند و نسبت به زير دستان رحم و مروت داشته باشند و از وضع فقيران و يتيمان و قرض داران و حاجتمندان غفلت نورزند و بدانند كه در هر حال خداوند ناظر اعمال آنان است و پايان اين زندگى گذاشتن و گذشتن از اين دنيا است.
نظرات شما عزیزان: